معنی procedurale - جستجوی لغت در جدول جو
procedurale
فرآیندی، رویّه ای
ادامه...
فَرآیَندی، رَویِّه ای
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
proceduralny
فرآیندی، بیرونی
ادامه...
فَرآیَندی، بیرونی
دیکشنری لهستانی به فارسی
proceduralnie
به صورت فرآیندی، مورّب
ادامه...
بِه صورَتِ فَرآیَندی، مُوَرَّب
دیکشنری لهستانی به فارسی
procedureel
فرآیندی، رویّه ای، به صورت فرآیندی
ادامه...
فَرآیَندی، رَویِّه ای، بِه صورَتِ فَرآیَندی
دیکشنری هلندی به فارسی
procédural
فرآیندی، رویّه ای
ادامه...
فَرآیَندی، رَویِّه ای
دیکشنری فرانسوی به فارسی
Procedural
فرآیندی، رویّه ای
ادامه...
فَرآیَندی، رَویِّه ای
دیکشنری انگلیسی به فارسی
prosedural
فرآیندی، رویّه ای
ادامه...
فَرآیَندی، رَویِّه ای
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
prozedural
به صورت فرآیندی، رویّه ای، فرآیندی
ادامه...
بِه صورَتِ فَرآیَندی، رَویِّه ای، فَرآیَندی
دیکشنری آلمانی به فارسی