جدول جو
جدول جو

معنی prikken - جستجوی لغت در جدول جو

prikken
سوزاندن، ضربه زدن
دیکشنری هلندی به فارسی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

کلیک کردن، کلیک کنید
دیکشنری هلندی به فارسی
هدف گذاری کردن، هدف
دیکشنری هلندی به فارسی
ضخیم کردن، غلیظ کردن
دیکشنری هلندی به فارسی
تیک زدن، ضربه بزنید، تیک تیک کننده
دیکشنری هلندی به فارسی
نوک زدن
دیکشنری آلمانی به فارسی
موعظه کردن
دیکشنری هلندی به فارسی
خفه کردن
دیکشنری هلندی به فارسی
بلعیدن، قورت دادن
دیکشنری هلندی به فارسی
گریه کردن، هق هق
دیکشنری هلندی به فارسی
سر تکان دادن
دیکشنری هلندی به فارسی
محرّک
دیکشنری هلندی به فارسی
نوشیدن، نوشیدنی ها
دیکشنری هلندی به فارسی
دکمه زدن، را فشار دهید، فشار دادن
دیکشنری هلندی به فارسی
به شدّت کشیدن، بکشید، چیدن، کشیدن
دیکشنری هلندی به فارسی
چاپ کردن، چاپ کنید
دیکشنری هلندی به فارسی
چسباندن، برش ها
دیکشنری هلندی به فارسی
تحسین کردن، قیمت ها، ستایش کردن، مدح کردن
دیکشنری هلندی به فارسی
نوشیدن، نوشیدنی
دیکشنری آلمانی به فارسی
نوک زدن
دیکشنری هلندی به فارسی
لیسیدن
دیکشنری هلندی به فارسی