معنی prettig - جستجوی لغت در جدول جو
prettig
به طور خوشایند، دلپذیر
ادامه...
بِه طُورِ خُوشایَند، دِلپَذیر
دیکشنری هلندی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
protzig
به طور خودنما، پرمدّعا، به طور متظاهرانه، خودنمایانه
ادامه...
بِه طُورِ خودنَما، پُرمُدَّعا، بِه طُورِ مُتِظاهِرانِه، خودنَمایانِه
دیکشنری آلمانی به فارسی
fettig
چرب
ادامه...
چَرب
دیکشنری آلمانی به فارسی
wettig
قانونی، حلال
ادامه...
قانونی، حَلال
دیکشنری هلندی به فارسی
vettig
چرب
ادامه...
چَرب
دیکشنری هلندی به فارسی
gretig
حریصانه، مشتاق
ادامه...
حَریصانِه، مُشتاق
دیکشنری هلندی به فارسی
pittig
به طور تند و تیز، تند، پرشور
ادامه...
بِه طُورِ تُند و تیز، تُند، پُرشور
دیکشنری هلندی به فارسی