معنی predicatie - جستجوی لغت در جدول جو
predicatie
گزاره بندی، پیش بینی
ادامه...
گُزارِه بَندی، پیش بینی
دیکشنری هلندی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
predicatief
به صورت گزاره ای، اعتباری
ادامه...
بِه صورَت گُزارِه ای، اِعتِباری
دیکشنری هلندی به فارسی
predicativo
نسبتی، اعتباری
ادامه...
نِسبَتی، اِعتِباری
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
prédicatif
نسبتی، اعتباری
ادامه...
نِسبَتی، اِعتِباری
دیکشنری فرانسوی به فارسی
Predicative
نسبتی، اعتباری
ادامه...
نِسبَتی، اِعتِباری
دیکشنری انگلیسی به فارسی
predicativo
نسبتی، اعتباری
ادامه...
نِسبَتی، اِعتِباری
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
predicativo
نسبتی، اعتباری
ادامه...
نِسبَتی، اِعتِباری
دیکشنری پرتغالی به فارسی
Predicate
آشکار کردن، محمول
ادامه...
آشکار کَردَن، مَحمُول
دیکشنری انگلیسی به فارسی
predicare
موعظه کردن، موعظه کن
ادامه...
مُوعِظِه کَردَن، مُوعِظِه کُن
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
medicatie
دارو
ادامه...
دارو
دیکشنری هلندی به فارسی
predatie
شکارگری، شکار
ادامه...
شِکارگَری، شِکار
دیکشنری هلندی به فارسی