معنی posisi - جستجوی لغت در جدول جو
posisi
موقعیت
ادامه...
مُوقِعِیَت
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
moisi
کپک زده
ادامه...
کَپَک زَدِه
دیکشنری فرانسوی به فارسی
secara postposisional
به طور پس مکانی
ادامه...
بِه طُورِ پَس مَکانی
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
preposisi
حرف اضافه
ادامه...
حَرفِ اِضافِه
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
komposisi
ترکیب
ادامه...
تَرکیب
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
disposisi
ترتیب، منش
ادامه...
تَرتِیب، مَنِش
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
memposisikan
قرار دادن، موقعیت یابی
ادامه...
قَرار دادَن، مُوقِعِیَت یابی
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
dekomposisi
تجزیه
ادامه...
تَجزِیَه
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
dosis
دوز
ادامه...
دوز
دیکشنری هلندی به فارسی
posse
تصرّف، مالکیّت
ادامه...
تَصَرُّف، مالِکیَّت
دیکشنری پرتغالی به فارسی
dosis
دوز
ادامه...
دوز
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
Dosis
دوز
ادامه...
دوز
دیکشنری آلمانی به فارسی
dosis
دوز
ادامه...
دوز
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
oposisi
مخالفت
ادامه...
مُخالِفَت
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
positiv
به طور مثبت، مثبت
ادامه...
بِه طُورِ مُثبَت، مُثبَت
دیکشنری آلمانی به فارسی
positie
موقعیت
ادامه...
مُوقِعِیَت
دیکشنری هلندی به فارسی
posarsi
نشستن، مستقرّ شدن
ادامه...
نِشَستَن، مُستَقِرّ شُدَن
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
petisi
درخوٰاست، دادخواست
ادامه...
دَرخوٰاست، دادخواست
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
polusi
آلودگی
ادامه...
آلودِگی
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
posesif
مالکانه، دارایی
ادامه...
مالِکانِه، دارایی
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
positif
مثبت
ادامه...
مُثبَت
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
presisi
دقّت عمل، دقّت
ادامه...
دِقَّت عَمَل، دِقَّت
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
positif
مثبت
ادامه...
مُثبَت
دیکشنری فرانسوی به فارسی
deposisi
رسوب گذاری
ادامه...
رُسوب گُذاری
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
tanpa oposisi
بی مخالف، بدون مخالفت
ادامه...
بی مُخالِف، بِدونِ مُخالِفَت
دیکشنری اندونزیایی به فارسی