معنی pokolenie - جستجوی لغت در جدول جو
pokolenie
نسل، اصل و نسب
ادامه...
نَسل، اَصل و نَسَب
دیکشنری لهستانی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
powolnie
به طور خسته کننده، ساینده، کند، صریح
ادامه...
بِه طُورِ خَستِه کُنَندِه، سایَندِه، کُند، صَریح
دیکشنری لهستانی به فارسی
pokornie
با تواضع، با دقّت، به طور تسلیم شده، تشنّجی، به طور خاضعانه، صرفاً
ادامه...
با تَوَاضُع، با دِقَّت، بِه طُورِ تَسلِیم شُدِه، تَشَنُّجی، بِه طُورِ خاضِعانه، صِرفاً
دیکشنری لهستانی به فارسی