معنی podporządkowanie - جستجوی لغت در جدول جو
podporządkowanie
فرمانبرداری، فرمانده
ادامه...
فَرمانبَرداری، فَرماندِه
دیکشنری لهستانی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
podporządkowany
به طور تابع، از نظر تاکتیکی، زیر دست، زیرمجموعه
ادامه...
بِه طُورِ تابِع، اَز نَظَرِ تاکتیکی، زیر دَست، زیرمَجموعِه
دیکشنری لهستانی به فارسی