معنی plichten - جستجوی لغت در جدول جو
plichten
وظایف
ادامه...
وَظایِف
دیکشنری هلندی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
flechten
پریس کردن، قیطان
ادامه...
پَریس کَردَن، قِیطَان
دیکشنری آلمانی به فارسی
vluchten
فرار کردن، برای فرار
ادامه...
فَرار کَردَن، بَرایِ فَرار
دیکشنری هلندی به فارسی
vlechten
پریس کردن، قیطان
ادامه...
پَریس کَردَن، قِیطَان
دیکشنری هلندی به فارسی
oprichten
بر پا کردن، ایجاد کند، بنیاد گذاشتن، ایجاد کردن
ادامه...
بَر پا کَردَن، ایجاد کُنَد، بُنیاد گُذاشتَن، ایجاد کَردَن
دیکشنری هلندی به فارسی
Pflichten
وظایف
ادامه...
وَظایِف
دیکشنری آلمانی به فارسی
slachten
کشتن، ذبح
ادامه...
کُشتَن، ذِبح
دیکشنری هلندی به فارسی
plicht
وظیفه
ادامه...
وَظیفِه
دیکشنری هلندی به فارسی