معنی pionieren - جستجوی لغت در جدول جو
pionieren
پیشگام شدن، پیشگام
ادامه...
پیشگام شُدَن، پیشگام
دیکشنری هلندی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
spionieren
جاسوسی کردن، جاسوس
ادامه...
جاسوسی کَردَن، جاسوس
دیکشنری آلمانی به فارسی
spioneren
جاسوسی کردن، جاسوسی
ادامه...
جاسوسی کَردَن، جاسوسی
دیکشنری هلندی به فارسی
posieren
ژست گرفتن
ادامه...
ژِست گِرِفتَن
دیکشنری آلمانی به فارسی
polieren
صاف و برّاق کردن، صیقل دادن
ادامه...
صاف و بَرّاق کَردَن، صِیقَل دادَن
دیکشنری آلمانی به فارسی