معنی pianto - جستجوی لغت در جدول جو
pianto
گریه کردن، گریه کرد
ادامه...
گِریِه کَردَن، گِریِه کَرد
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
santo
مقدّس
ادامه...
مُقَدَّس
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
rimpianto
پشیمانی
ادامه...
پَشیمانی
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
Giant
غول، غول پیکر
ادامه...
غول، غول پِیکَر
دیکشنری انگلیسی به فارسی
canto
آواز دسته جمعی، آواز خوٰاندن
ادامه...
آواز دَستِه جَمعی، آواز خوٰاندَن
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
inato
ذاتی
ادامه...
ذاتی
دیکشنری پرتغالی به فارسی
piana
کف زدگی، کلمه
ادامه...
کَف زَدِگی، کَلَمِه
دیکشنری لهستانی به فارسی
punto
نقطه
ادامه...
نُقطِه
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
santo
مقدّس
ادامه...
مُقَدَّس
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
finto
ساختگی، جعلی
ادامه...
ساختِگی، جَعلی
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
santo
مقدّس
ادامه...
مُقَدَّس
دیکشنری پرتغالی به فارسی
ponto
نقطه
ادامه...
نُقطِه
دیکشنری پرتغالی به فارسی
plano
صاف، تخت
ادامه...
صاف، تَخت
دیکشنری پرتغالی به فارسی
canto
آواز دسته جمعی، گوشه
ادامه...
آواز دَستِه جَمعی، گوشِه
دیکشنری پرتغالی به فارسی
pieno
پرشده، پر
ادامه...
پُرشُدِه، پُر
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
canto
آواز دسته جمعی، آواز خوٰاندن
ادامه...
آواز دَستِه جَمعی، آواز خوٰاندَن
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
punto
نقطه
ادامه...
نُقطِه
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
piatto
صاف، ظرف
ادامه...
صاف، ظَرف
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
plano
صاف، تخت
ادامه...
صاف، تَخت
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
riant
خندان، خندیدن
ادامه...
خَندان، خَندیدَن
دیکشنری فرانسوی به فارسی
puant
بوی بد، متعفّن
ادامه...
بوی بَد، مُتَعَفِّن
دیکشنری فرانسوی به فارسی
pikant
تند
ادامه...
تُند
دیکشنری آلمانی به فارسی
bianco
سفید
ادامه...
سِفید
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
pianis
پیانیست
ادامه...
پیانیست
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
pidato
خطاب، سخنرانی
ادامه...
خِطاب، سُخَنرانی
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
pronto
آماده
ادامه...
آمادِه
دیکشنری پرتغالی به فارسی
picante
چاشنی، تند، سوزاننده، پرشور
ادامه...
چاشنی، تُند، سوزانَندِه، پُرشور
دیکشنری پرتغالی به فارسی
pintor
نقّاش
ادامه...
نَقَّاش
دیکشنری پرتغالی به فارسی
pronto
آماده
ادامه...
آمادِه
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
llanto
گریه کردن
ادامه...
گِریِه کَردَن
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
picante
تندی، تند، چاشنی، فلفلی
ادامه...
تُندی، تُند، چاشنی، فِلفِلی
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
pintor
نقّاش
ادامه...
نَقَّاش
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
trapianto
پیوند
ادامه...
پِیوَند
دیکشنری ایتالیایی به فارسی