جدول جو
جدول جو

معنی piangere - جستجوی لغت در جدول جو

piangere
گریه کردن، گریه کن
دیکشنری ایتالیایی به فارسی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

کاشت کردن، گیاه
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
گریه کنان، گریه کردن، گریان
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
به جلو بردن، فشار دهید، تحریک کردن، زدن، وادار کردن، هل دادن
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
دوست داشتن، لذّت، لذّت بخشی
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
ادّعا کردن، جعلی، تظاهر کردن
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
پرچم زدن، نیش زدن، سوزاندن
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
رنگ دادن، رنگ، رنگ کردن
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
پشیمان بودن، پشیمانی
دیکشنری ایتالیایی به فارسی