معنی petarung - جستجوی لغت در جدول جو
petarung
نبردجو، جنگنده
ادامه...
نَبَردجُو، جَنگَندِه
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
bertarung
جنگیدن، مبارزه کن، ناتمام
ادامه...
جَنگیدَن، مُبارِزِه کُن، ناتَمام
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
pematung
مجسّمه ساز
ادامه...
مُجَسَّمِه ساز
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
penabung
سپرده گذار، پس انداز
ادامه...
سِپُردِه گُذار، پَس اَنداز
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
pemurung
گله مند، بد خلق
ادامه...
گِلِه مَند، بَد خُلق
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
petang
عصر
ادامه...
عَصر
دیکشنری اندونزیایی به فارسی