معنی pesare - جستجوی لغت در جدول جو
pesare
وزن کردن
ادامه...
وَزن کَردَن
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
perire
نابود شدن، از بین رفتن
ادامه...
نابود شُدَن، اَز بِین رَفتَن
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
passare
عبور کردن، عبور کند
ادامه...
عُبور کَردَن، عُبور کُنَد
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
pagare
پرداخت کردن، پرداخت کنید
ادامه...
پَرداخت کَردَن، پَرداخت کُنید
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
pregare
دعا کردن، دعا کن
ادامه...
دُعا کَردَن، دُعا کُن
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
potare
حذف کردن، هرس کنید
ادامه...
حَذف کَردَن، هَرَس کُنید
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
negare
انکار کردن، انکار کند، منفی کردن
ادامه...
اِنکار کَردَن، اِنکار کُنَد، مَنفی کَردَن
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
pesante
سنگین
ادامه...
سَنگین
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
segare
ارّه کردن
ادامه...
اَرِّه کَردَن
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
prestare
قرض دادن
ادامه...
قَرض دادَن
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
sposare
حمایت کردن، ازدواج کن
ادامه...
حِمایَت کَردَن، اِزدِواج کُن
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
sperare
امید داشتن، امید
ادامه...
اُمید داشتَن، اُمید
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
mestre
استاد، معلّم
ادامه...
اُستاد، مُعَلِّم
دیکشنری پرتغالی به فارسی
pescar
ماهی گرفتن، ماهی
ادامه...
ماهی گِرِفتَن، ماهی
دیکشنری پرتغالی به فارسی
pesado
سنگین
ادامه...
سَنگین
دیکشنری پرتغالی به فارسی
penari
رقّاص، رقصنده
ادامه...
رَقّاص، رَقصندِه
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
piegare
تا کردن، بریزید، خم کردن
ادامه...
تا کَردَن، بِریزید، خَم کَردَن
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
pendre
آویزان بودن، آویزان کردن
ادامه...
آویزان بودَن، آویزان کَردَن
دیکشنری فرانسوی به فارسی
pepare
فلفل زدن، فلفل
ادامه...
فِلفِل زَدَن، فِلفِل
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
pensar
فکر کردن، فکر کن
ادامه...
فِکر کَردَن، فِکر کُن
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
pensare
فکر کردن، فکر کن
ادامه...
فِکر کَردَن، فِکر کُن
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
pelare
پوست کندن
ادامه...
پوست کَندَن
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
pescare
ماهی گرفتن، ماهی
ادامه...
ماهی گِرِفتَن، ماهی
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
posare
قرار دادن، ژست گرفتن
ادامه...
قَرار دادَن، ژِست گِرِفتَن
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
pesar
غمگینی، وزن کردن
ادامه...
غَمگینی، وَزن کَردَن
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
pesar
غمگینی، پشیمانی، وزن کردن
ادامه...
غَمگینی، پَشیمانی، وَزن کَردَن
دیکشنری پرتغالی به فارسی
desarme
خلع سلاح
ادامه...
خُلعِ سِلاح
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
perdre
از دست دادن
ادامه...
اَز دَست دادَن
دیکشنری فرانسوی به فارسی
pescar
ماهی گرفتن، ماهیگیری
ادامه...
ماهی گِرِفتَن، ماهیگیری
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
pesado
سنگین
ادامه...
سَنگین
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
pesadez
خشکی، سنگینی، وزن داشتن
ادامه...
خُشکی، سَنگینی، وَزن داشتَن
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
posarse
نشستن، سوف
ادامه...
نِشَستَن، سوف
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
mesure
اندازه گیری
ادامه...
اَندازِه گیری
دیکشنری فرانسوی به فارسی
pelari
دونده
ادامه...
دَوَندِه
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
gelare
یخ زدن، منجمد کردن
ادامه...
یَخ زَدَن، مُنجَمِد کَردَن
دیکشنری ایتالیایی به فارسی