معنی pertinente - جستجوی لغت در جدول جو
pertinente
مربوط، مربوطه
ادامه...
مَربوط، مَربوطِه
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
pertinente
مربوط، مربوطه
ادامه...
مَربوط، مَربوطِه
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
pertinente
مربوط، مربوطه
ادامه...
مَربوط، مَربوطِه
دیکشنری پرتغالی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
permanente
دائمی
ادامه...
دائِمی
دیکشنری پرتغالی به فارسی
in modo pertinente
مرتبط، به روشی مرتبط
ادامه...
مُرتَبِط، بِه رَوِشی مُرتَبِط
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
de maneira impertinente
به طور بی ادبانه، به شیوه ای گستاخانه
ادامه...
بِه طُورِ بی اَدَبانِه، بِه شیوِه ای گُستاخانِه
دیکشنری پرتغالی به فارسی
de manera impertinente
به طور بی ادبانه، به شیوه ای گستاخانه
ادامه...
بِه طُورِ بی اَدَبانِه، بِه شیوِه ای گُستاخانِه
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
de manière impertinente
به طور بی ادبانه، به روشی وقیحانه
ادامه...
بِه طُورِ بی اَدَبانِه، بِه رَوِشی وَقیحانِه
دیکشنری فرانسوی به فارسی
de manière pertinente
به طور مرتبط، به روشی مرتبط، مرتبط
ادامه...
بِه طُورِ مُرتَبِط، بِه رَوِشی مُرتَبِط، مُرتَبِط
دیکشنری فرانسوی به فارسی
pertinentemente
به طور مرتبط، مربوطه
ادامه...
بِه طُورِ مُرتَبِط، مَربوطِه
دیکشنری پرتغالی به فارسی
pertinentemente
به طور مرتبط، مربوطه
ادامه...
بِه طُورِ مُرتَبِط، مَربوطِه
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
pertinentemente
به طور مرتبط، مربوطه
ادامه...
بِه طُورِ مُرتَبِط، مَربوطِه
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
Pertinent
مربوط، مربوطه
ادامه...
مَربوط، مَربوطِه
دیکشنری انگلیسی به فارسی
permanente
دائمی
ادامه...
دائِمی
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
pertinenza
ارتباط
ادامه...
اِرتِباط
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
preminente
برتر، برجسته
ادامه...
بَرتَر، بَرجَستِه
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
Pertinence
ارتباط، تناسب
ادامه...
اِرتِباط، تَنَاسُب
دیکشنری انگلیسی به فارسی
permanente
دائمی
ادامه...
دائِمی
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
pertinent
مربوط، مربوطه
ادامه...
مَربوط، مَربوطِه
دیکشنری فرانسوی به فارسی
pertinence
مناسبت، ارتباط
ادامه...
مُناسِبَت، اِرتِباط
دیکشنری فرانسوی به فارسی
impertinente
بی ادب، گستاخ
ادامه...
بی اَدَب، گُستاخ
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
impertinente
بی ادب، شیطون
ادامه...
بی اَدَب، شِیطون
دیکشنری پرتغالی به فارسی
impertinente
بی ادب، گستاخ
ادامه...
بی اَدَب، گُستاخ
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
in modo impertinente
به طور بی ادبانه، با گستاخی
ادامه...
بِه طُورِ بی اَدَبانِه، با گُستاخی
دیکشنری ایتالیایی به فارسی