معنی pertama - جستجوی لغت در جدول جو
pertama
اوّل
ادامه...
اَوَّل
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
pertapa
انزوا، دوکی
ادامه...
اِنزِوا، دوکی
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
bersama
مشترک، با هم
ادامه...
مُشتَرِک، با هَم
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
peramal
پیش بینی کننده، شهروندی، شیخ، شورشیان، پیش بین، فالگیر
ادامه...
پیش بینی کُنَندِه، شَهروَندی، شِیخ، شورِشیان، پیش بین، فالگیر
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
perkasa
قدرتمند، توانا
ادامه...
قُدرَتمَند، تَوانا
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
portata
دامنه
ادامه...
دامَنِه
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
terutama
به طور عمده، به خصوص، ویژه، اصولاً، به ویژه، عمدتاً
ادامه...
بِه طُورِ عُمده، بِه خُصوص، ویژِه، اُصولاً، بِه ویژِه، عمدتاً
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
tertawa
خندان، بخند، خنده کنان، خندیدن
ادامه...
خَندان، بِخَند، خَندِه کُنان، خَندیدَن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
secara pertama
به طور اوّل، اوّلاً
ادامه...
بِه طُورِ اَوَّل، اَوَّلاً
دیکشنری اندونزیایی به فارسی