معنی persoonlijk - جستجوی لغت در جدول جو
persoonlijk
به صورت شخصی، شخصی
ادامه...
بِه صورَتِ شَخصی، شَخصی
دیکشنری هلندی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
onpersoonlijk
بی طرف، غیر شخصی، به طور بی احساس
ادامه...
بی طَرَف، غِیرِ شَخصی، بِه طُورِ بی اِحساس
دیکشنری هلندی به فارسی
persoonlijkheid
شخصیّت
ادامه...
شَخصیَّت
دیکشنری هلندی به فارسی
verpersoonlijken
نمونه بودن، شخصیّت کردن
ادامه...
نِمونِه بودَن، شَخصیَّت کَردَن
دیکشنری هلندی به فارسی
interpersoonlijk
بین فردی، میان فردی، به طور بین فردی
ادامه...
بینِ فَردی، میانِ فَردی، بِه طُورِ بِینِ فَردی
دیکشنری هلندی به فارسی