معنی pergi - جستجوی لغت در جدول جو
pergi
رفتن، برو
ادامه...
رَفتَن، بِرو
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
sergi
نمایشگاه
ادامه...
نَمایِشگاه
دیکشنری ترکی استانبولی به فارسی
peri
جادوئی، پری
ادامه...
جادوئی، پَری
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
pergi ke klub
باشگاه رفتن، به باشگاه بروید
ادامه...
باشگاه رَفتَن، بِه باشگاه بِرَوید
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
bepergian
رفت و آمد کردن، مسافرت، عمل کردن، سفر کردن
ادامه...
رَفت و آمَد کَردَن، مُسافِرَت، عَمَل کَردَن، سَفَر کَردَن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
banyak bepergian
با تجربه، زیاد سفر کنید
ادامه...
با تَجرُبِه، زیاد سَفَر کُنید
دیکشنری اندونزیایی به فارسی