معنی perdono - جستجوی لغت در جدول جو
perdono
بخشش، عفو
ادامه...
بَخشِش، عَفو
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
período
دوره
ادامه...
دَورِه
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
perdonar
بخشش کردن، ببخش، بخشیدن
ادامه...
بَخشِش کَردَن، بِبَخش، بَخشیدَن
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
perdido
گمشده
ادامه...
گُمشُدِه
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
perduto
گمشده
ادامه...
گُمشُدِه
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
periodo
دوره
ادامه...
دَورِه
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
período
دوره
ادامه...
دَورِه
دیکشنری پرتغالی به فارسی
perdoar
ببخشیدن، ببخش، بخشش کردن، بخشیدن، عفو دادن
ادامه...
بِبَخشیدَن، بِبَخش، بَخشِش کَردَن، بَخشیدَن، عَفْوْ دادَن
دیکشنری پرتغالی به فارسی
perdido
گمشده
ادامه...
گُمشُدِه
دیکشنری پرتغالی به فارسی
perłowo
به طور مهره ای، میخکوبی
ادامه...
بِه طُورِ مُهرِه ای، میخکوبی
دیکشنری لهستانی به فارسی
perdón
بخشش، متأسّفم
ادامه...
بَخشِش، مُتَأَسِّفَم
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
pardon
بخشش، عفو
ادامه...
بَخشِش، عَفو
دیکشنری فرانسوی به فارسی
pedone
عابر پیاده
ادامه...
عابِر پیادِه
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
perdão
بخشش
ادامه...
بَخشِش
دیکشنری پرتغالی به فارسی