معنی penyebar - جستجوی لغت در جدول جو
penyebar
انتشاردهنده، پخش کننده
ادامه...
اِنتِشاردَهَندِه، پَخش کُنَندِه
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
penyebaran
استقرار، گسترش، انتشار، افشاگری
ادامه...
اِستِقرار، گُستَرِش، اِنتِشار، اِفشاگَری
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
menyebar
پراکنده کردن، گسترش، گسترش دادن
ادامه...
پَراکَندِه کَردَن، گُستَرِش، گُستَرِش دادَن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
pengejar
تعقیب کننده
ادامه...
تَعقِیب کُنَندِه
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
penyebut
مقامات تقسیم کننده، مخرج، گوینده
ادامه...
مَقامات تَقسیم کُنَندِه، مَخرَج، گویَندِه
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
pencemar
آلاینده، آلوده کننده
ادامه...
آلایَندِه، آلودِه کُنَندِه
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
penyiar
پخش کننده، گوینده، اعلام کننده
ادامه...
پَخش کُنَندِه، گویَندِه، اِعلام کُنَندِه
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
penyewa
اجاره دهنده، مستأجر
ادامه...
اِجارِه دَهَندِه، مُستَأجِر
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
penyela
جمله معترضه گو، قطع کننده
ادامه...
جُملِه مُعتَرِضِه گُو، قَطع کُنَندِه
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
pentear
شانه کردن
ادامه...
شانِه کَردَن
دیکشنری پرتغالی به فارسی
penyebarluasan
رواج، انتشار
ادامه...
رَواج، اِنتِشار
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
penyebaran ulang
استقرار مجدّد
ادامه...
اِستِقرار مُجَدَّد
دیکشنری اندونزیایی به فارسی