معنی penusukan - جستجوی لغت در جدول جو
penusukan
نیزه زدن، چاقو زدن
ادامه...
نِیزِه زَدَن، چاقو زَدَن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
penutupan
بستن، بسته شدن
ادامه...
بَستَن، بَستِه شُدَن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
penurunan
تنزّل، کاهش می یابد، نزول، نشست
ادامه...
تَنَزُّل، کاهِش می یابَد، نُزُول، نِشَست
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
penunjukan
عنوان، قرار ملاقات
ادامه...
عُنوان، قَرارِ مُلاقات
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
pendudukan
اشغال، شغل
ادامه...
اِشغال، شُغل
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
perusakan
تخریب
ادامه...
تَخرِیب
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
pembusukan
تعفّن، پوسیدگی، فساد
ادامه...
تَعَفُّن، پوسیدِگی، فَساد
دیکشنری اندونزیایی به فارسی