معنی pensare - جستجوی لغت در جدول جو
pensare
فکر کردن، فکر کن
ادامه...
فِکر کَردَن، فِکر کُن
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
bendare
چشم بند کردن، چشم بند
ادامه...
چِشم بَند کَردَن، چِشم بَند
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
compensare
جبران کردن، جبران کند
ادامه...
جُبران کَردَن، جُبران کُنَد
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
senza pensare
بی دقّت، بدون فکر کردن، نسنجیده
ادامه...
بی دِقَّت، بِدونِ فِکر کَردَن، نَسَنجِیدِه
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
pesar
غمگینی، پشیمانی، وزن کردن
ادامه...
غَمگینی، پَشیمانی، وَزن کَردَن
دیکشنری پرتغالی به فارسی
pesar
غمگینی، وزن کردن
ادامه...
غَمگینی، وَزن کَردَن
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
cenare
شام خوردن، شام بخور
ادامه...
شام خُوردَن، شام بُخُور
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
posare
قرار دادن، ژست گرفتن
ادامه...
قَرار دادَن، ژِست گِرِفتَن
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
penari
رقّاص، رقصنده
ادامه...
رَقّاص، رَقصندِه
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
pelare
پوست کندن
ادامه...
پوست کَندَن
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
pepare
فلفل زدن، فلفل
ادامه...
فِلفِل زَدَن، فِلفِل
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
pendre
آویزان بودن، آویزان کردن
ادامه...
آویزان بودَن، آویزان کَردَن
دیکشنری فرانسوی به فارسی
pensée
اندیشه، فکر کرد
ادامه...
اَندیشِه، فِکر کَرد
دیکشنری فرانسوی به فارسی
penser
فکر کردن، فکر کن
ادامه...
فِکر کَردَن، فِکر کُن
دیکشنری فرانسوی به فارسی
cessare
متوقّف کردن، متوقّف شود
ادامه...
مُتِوَقِّف کَردَن، مُتِوَقِّف شَوَد
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
versare
ریختن، سپرده گذاری
ادامه...
ریختَن، سِپُردِه گُذاری
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
ripensare
دوباره فکر کردن، تجدید نظر کنید
ادامه...
دُوبارِه فِکر کَردَن، تَجدیدِ نَظَر کُنید
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
tentare
تلاش کردن، سعی کنید، وسوسه کردن
ادامه...
تَلاش کَردَن، سَعی کُنید، وَسوَسِه کَردَن
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
pulsare
تپش داشتن، ضربان دار
ادامه...
تَپِش داشتَن، ضَرَبان دار
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
pencari
کاوشگر، جستجوگر
ادامه...
کاوِشگَر، جُستُجوگَر
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
pescare
ماهی گرفتن، ماهی
ادامه...
ماهی گِرِفتَن، ماهی
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
passare
عبور کردن، عبور کند
ادامه...
عُبور کَردَن، عُبور کُنَد
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
pendere
افتادن، آویزان کردن، آویزان بودن
ادامه...
اُفتادَن، آویزان کَردَن، آویزان بودَن
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
pensable
قابل فکر، قابل تأمّل
ادامه...
قابِلِ فِکر، قابِل تَأَمُّل
دیکشنری فرانسوی به فارسی
Censure
انتقاد کردن، انتقاد
ادامه...
اِنتِقاد کَردَن، اِنتِقاد
دیکشنری انگلیسی به فارسی
censure
سانسور
ادامه...
سانسور
دیکشنری فرانسوی به فارسی
pensable
قابل فکر، قابل تأمّل
ادامه...
قابِلِ فِکر، قابِلِ تَأَمُّل
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
pensar
فکر کردن، فکر کن
ادامه...
فِکر کَردَن، فِکر کُن
دیکشنری پرتغالی به فارسی
pesare
وزن کردن
ادامه...
وَزن کَردَن
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
pensar
فکر کردن، فکر کن
ادامه...
فِکر کَردَن، فِکر کُن
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
dire senza pensare
بی اختیار گفتن، بدون فکر بگو
ادامه...
بی اِختیار گُفتَن، بِدونِ فِکر بِگو
دیکشنری ایتالیایی به فارسی