معنی pengawas - جستجوی لغت در جدول جو
pengawas
مراقب، ناظر، سرپرست
ادامه...
مُراقِب، ناظِر، سَرپَرَست
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
pengawasan
نظارت بر نگهداری، نظارت، سرپرستی
ادامه...
نَظارَت بَر نِگَهداری، نَظارَت، سَرپَرَستی
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
mengawasi
نظارت کردن، نظارت کند، پلیس را نظارت کردن
ادامه...
نَظارَت کَردَن، نَظارَت کُنَد، پُلیس را نَظارَت کَردَن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
mengawal
همراهی کردن، اسکورت
ادامه...
هَمراهی کَردَن، اِسکورت
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
pengamat
ناظر
ادامه...
ناظِر
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
pegadas
ردّپا
ادامه...
رَدِّپا
دیکشنری پرتغالی به فارسی