جدول جو
جدول جو

معنی pengalaman - جستجوی لغت در جدول جو

pengalaman
تجربه
دیکشنری اندونزیایی به فارسی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

عمیق تر شدن، عمیق شدن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
نظارت بر نگهداری، نظارت، سرپرستی
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
دود دادن، بخور
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
راهنمایی، جهت
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
مشاهده
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
تدارکات
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
استدلال
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
بی تجربگی، عدم تجربه
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
بی تجربه
دیکشنری اندونزیایی به فارسی