معنی pengaku - جستجوی لغت در جدول جو
pengaku
کشیش، سفت کننده، مدّعی
ادامه...
کِشیش، سِفت کُنَندِه، مُدَّعی
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
pengakuan
قدردانی، اعتراف، شناسایی
ادامه...
قَدردانی، اِعتِراف، شِناسایی
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
mengaku
اظهار کردن، اعتراف کردن
ادامه...
اِظهار کَردَن، اِعتِراف کَردَن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
mengakui
تصویب کردن، اعتراف کردن، پذیرفتن
ادامه...
تَصوِیب کَردَن، اِعتِراف کَردَن، پَذیرُفتَن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
pengikut
دنبال کنندگی، دنبال کننده
ادامه...
دُنبال کُنَندِگی، دُنبال کُنَندِه
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
penyatu
اتّحاد گر، اتّحاد
ادامه...
اِتِّحاد گَر، اِتِّحاد
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
pengasuh
پرستار، پرستار بچّه
ادامه...
پَرَستار، پَرَستار بَچّه
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
pengaruh
نفوذ
ادامه...
نُفوذ
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
pengagum
تحسین کننده، ستایشگر
ادامه...
تَحسین کُنَندِه، ستایِشگَر
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
penakut
بزدل، ترسو
ادامه...
بُزدِل، تَرسو
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
pelaku
اجراکننده، مرتکب
ادامه...
اِجراکُنَندِه، مُرتَکِب
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
pengap
پر از هوای فشرده، گرفتگی
ادامه...
پُر اَز هَوایِ فِشُردِه، گِرِفتِگی
دیکشنری اندونزیایی به فارسی