معنی pendukung - جستجوی لغت در جدول جو
pendukung
حامی
ادامه...
حامی
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
mendukung
حمایت کردن، پشتیبانی می کند، تأیید کردن، محابا کردن، حامی
ادامه...
حِمایَت کَردَن، پُشتیبانی می کُنَد، تَأیید کَردَن، مَحابا کَردَن، حامی
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
pendukung perdamaian
صلح طلب، حامی صلح
ادامه...
صُلح طَلَب، حامی صُلح
دیکشنری اندونزیایی به فارسی