معنی penari - جستجوی لغت در جدول جو
penari
رقّاص، رقصنده
ادامه...
رَقّاص، رَقصندِه
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
petani
دهقان، کشاورز
ادامه...
دِهقان، کِشاوَرز
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
pegar
گرفتار کردن، گرفتن، دست گرفتن، دستگیر کردن، برداشتن
ادامه...
گِرِفتار کَردَن، گِرِفتَن، دَست گِرِفتَن، دَستگیر کَردَن، بَرداشتَن
دیکشنری پرتغالی به فارسی
pesar
غمگینی، پشیمانی، وزن کردن
ادامه...
غَمگینی، پَشیمانی، وَزن کَردَن
دیکشنری پرتغالی به فارسی
benar
صحیح، درست است، درست
ادامه...
صَحیح، دُرُست اَست، دُرُست
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
cenar
شام خوردن، شام بخور
ادامه...
شام خُوردَن، شام بُخُور
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
pesar
غمگینی، وزن کردن
ادامه...
غَمگینی، وَزن کَردَن
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
pegar
چسباندن
ادامه...
چَسباندَن
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
pelar
پوسته کندن، پوست کندن
ادامه...
پوستِه کَندَن، پوست کَندَن
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
cenare
شام خوردن، شام بخور
ادامه...
شام خُوردَن، شام بُخُور
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
pensar
فکر کردن، فکر کن
ادامه...
فِکر کَردَن، فِکر کُن
دیکشنری پرتغالی به فارسی
penalti
مجازات، پنالتی
ادامه...
مُجازات، پِنالتی
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
penata
آرایشگر، استایلیست
ادامه...
آرایِشگَر، اِستایلیست
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
peniru
مقلّد، کپی
ادامه...
مُقَلِّد، کُپی
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
penarik
جاذب، یدک کشی
ادامه...
جاذِب، یَدَک کِشی
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
pesare
وزن کردن
ادامه...
وَزن کَردَن
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
pelare
پوست کندن
ادامه...
پوست کَندَن
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
pensare
فکر کردن، فکر کن
ادامه...
فِکر کَردَن، فِکر کُن
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
pepare
فلفل زدن، فلفل
ادامه...
فِلفِل زَدَن، فِلفِل
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
pendre
آویزان بودن، آویزان کردن
ادامه...
آویزان بودَن، آویزان کَردَن
دیکشنری فرانسوی به فارسی
pensar
فکر کردن، فکر کن
ادامه...
فِکر کَردَن، فِکر کُن
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
peinar
شانه کردن
ادامه...
شانِه کَردَن
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
menarik
جذّاب، جالب، جذب کردن، کشیدن، پس گرفتن
ادامه...
جَذّاب، جالِب، جَذب کَردَن، کِشیدَن، پَس گِرفتَن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
mencari
جستجو کردن، به دنبال، جستجوگر
ادامه...
جُستُجو کَردَن، بِه دُنبال، جُستُجوگَر
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
pencari
کاوشگر، جستجوگر
ادامه...
کاوِشگَر، جُستُجوگَر
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
pelari
دونده
ادامه...
دَوَندِه
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
menari
رقصیدن
ادامه...
رَقصیدَن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
peri
جادوئی، پری
ادامه...
جادوئی، پَری
دیکشنری اندونزیایی به فارسی