معنی pemilu - جستجوی لغت در جدول جو
pemilu
انتخابات
ادامه...
اِنتِخابات
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
pemalu
ترسو، خجالتی
ادامه...
تَرسو، خِجالَتی
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
memicu
آغاز کردن، ماشه
ادامه...
آغاز کَردَن، ماشه
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
memalu
چکّش زدن
ادامه...
چَکُّش زَدَن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
peniru
مقلّد، کپی
ادامه...
مُقَلِّد، کُپی
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
penipu
تقلّب کار، کلاهبردار، جعلکار، کلاهبردارانه، فریب کار
ادامه...
تَقَلُّب کار، کُلاهبَردار، جَعلکار، کَلاهبَردارانِه، فَریب کار
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
pemilik
دارنده، مالک
ادامه...
دارَندِه، مالِک
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
pemilih
انتخاب کننده، رأی دهندگان، انتخاب گر
ادامه...
اِنتِخاب کُنَندِه، رَأی دَهَندِگان، اِنتِخاب گَر
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
poilu
پشمالو، مودار
ادامه...
پَشمالو، مُودار
دیکشنری فرانسوی به فارسی
perlu
ضروری، نیاز دارند
ادامه...
ضَروری، نِیَاز دارَند
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
kelayakan pemilu
قابلیّت انتخاب، صلاحیّت انتخاباتی
ادامه...
قابِلیَّتِ اِنتِخاب، صَلاحیَّت اِنتِخاباتی
دیکشنری اندونزیایی به فارسی