معنی pekerja - جستجوی لغت در جدول جو
pekerja
کارگر
ادامه...
کارگَر
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
pekerjaan
اشتغال، کار کردن
ادامه...
اِشتِغال، کار کَردَن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
bekerja
کار کردن، کار کنید، کاری، در حال کار
ادامه...
کار کَردَن، کار کُنید، کاری، دَر حالِ کار
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
peserta
رقیب، شرکت کننده
ادامه...
رَقیب، شِرکَت کُنَندِه
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
pekerjaan ulang
اشتغال مجدّد، دوباره کار کردن
ادامه...
اِشتِغال مُجَدَّد، دُوبارِه کار کَردَن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
pekerjaan kantor
کارمندی، کار اداری
ادامه...
کارمَندی، کار اِداری
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
pekerja lepas
آزادکار، فریلنسر
ادامه...
آزادکار، فریلَنسِر
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
pekerja keras
سخت کوش
ادامه...
سَخت کوش
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
mempekerjakan
استفاده کردن، استخدام کردن
ادامه...
اِستِفادِه کَردَن، اِستِخدام کَردَن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی