معنی paterno - جستجوی لغت در جدول جو
paterno
پدرانه، پدری
ادامه...
پِدَرانِه، پِدَری
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
paterno
پدری
ادامه...
پِدَری
دیکشنری پرتغالی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
fraterno
برادری، برادرانه، خواهرانه
ادامه...
بَرادَری، بَرادَرانِه، خَواهَرَانِه
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
eterno
جاویدان، ابدی
ادامه...
جاویدان، اَبَدی
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
eterno
بی سن، ابدی، جاویدان، بی زمان
ادامه...
بی سِن، اَبَدی، جاویدان، بی زَمان
دیکشنری پرتغالی به فارسی
eterno
بی زمان، ابدی، بی سن، جاویدان
ادامه...
بی زَمان، اَبَدی، بی سِن، جاویدان
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
esterno
بیرونی، خارجی
ادامه...
بیرونی، خارِجی
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
paternal
پدرانه، پدری
ادامه...
پِدَرانِه، پِدَری
دیکشنری پرتغالی به فارسی
interno
درونی، داخلی
ادامه...
دَرونی، داخِلی
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
interno
داخلی
ادامه...
داخِلی
دیکشنری پرتغالی به فارسی
externo
بیرونی، خارجی
ادامه...
بیرونی، خارِجی
دیکشنری پرتغالی به فارسی
interno
درونی، داخلی
ادامه...
دَرونی، داخِلی
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
paternel
پدرانه، پدری
ادامه...
پِدَرانِه، پِدَری
دیکشنری فرانسوی به فارسی
paternal
پدری
ادامه...
پِدَری
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
externo
خارجی
ادامه...
خارِجی
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
paternal
پدرانه، پدری
ادامه...
پِدَرانِه، پِدَری
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
materno
مادری
ادامه...
مادَری
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
terno
لطیف بودن، کت و شلوار، نرم
ادامه...
لَطیف بودَن، کُت و شَلوار، نَرم
دیکشنری پرتغالی به فارسی