معنی pastorale - جستجوی لغت در جدول جو
pastorale
رعیّتی، شبانی
ادامه...
رَعِیَّتی، شَبانی
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
pastorale
رعیّتی، شبانی
ادامه...
رَعِیَّتی، شَبانی
دیکشنری هلندی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
pastoral
رعیّتی، شبانی
ادامه...
رَعِیَّتی، شَبانی
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
pastoral
رعیّتی، شبانی
ادامه...
رَعِیَّتی، شَبانی
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
pastoral
رعیّتی، شبانی
ادامه...
رَعِیَّتی، شَبانی
دیکشنری فرانسوی به فارسی
pastoral
رعیّتی، شبانی
ادامه...
رَعِیَّتی، شَبانی
دیکشنری پرتغالی به فارسی
pastoral
رمانتیک، بت، رعیّتی
ادامه...
رُمانتیک، بُت، رَعِیَّتی
دیکشنری ترکی استانبولی به فارسی
pastoralnie
به طور شبانی، به شدّت
ادامه...
بِه طُورِ شَبانی، بِه شِدَّت
دیکشنری لهستانی به فارسی
pastoraal
به طور شبانی، شبانی
ادامه...
بِه طُورِ شَبانی، شَبانی
دیکشنری هلندی به فارسی
Pastoral
رعیّتی، شبانی
ادامه...
رَعِیَّتی، شَبانی
دیکشنری انگلیسی به فارسی
pastorie
کشیش خانه، طاغوت
ادامه...
کِشیش خانِه، طاغوت
دیکشنری هلندی به فارسی
pastore
کشیش، چوپان، گله داری کردن
ادامه...
کِشیش، چُوپَان، گِلِه داری کَردَن
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
pastoralement
به طور شبانی، به صورت شبانی
ادامه...
بِه طُورِ شَبانی، بِه صورَتِ شَبانی
دیکشنری فرانسوی به فارسی