معنی partijdig - جستجوی لغت در جدول جو
partijdig
طرفدارانه، حزبی
ادامه...
طَرَفدارانِه، حِزبی
دیکشنری هلندی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
onpartijdig
بی طرفانه، بی طرف، با انصاف، به طور بی طرف
ادامه...
بی طَرَفانِه، بی طَرَف، با اِنصاف، بِه طُورِ بی طَرَف
دیکشنری هلندی به فارسی
partijdigheid
طرفداری، جانبداری
ادامه...
طَرَفداری، جانِبداری
دیکشنری هلندی به فارسی
onpartijdigheid
بی طرفی
ادامه...
بی طَرَفی
دیکشنری هلندی به فارسی
non partijdigheid
عدم وابستگی به حزب، غیر حزبی بودن
ادامه...
عَدَمِ وابَستِگی بِه حِزب، غِیرِ حِزبی بودَن
دیکشنری هلندی به فارسی