معنی owocowy - جستجوی لغت در جدول جو
owocowy
میوه ای
ادامه...
میوِه ای
دیکشنری لهستانی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
owocować
محصول دادن، فقط
ادامه...
مَحصول دادَن، فَقَط
دیکشنری لهستانی به فارسی
owocny
بارور، پربار
ادامه...
باروَر، پُربار
دیکشنری لهستانی به فارسی