جدول جو
جدول جو

معنی owocować - جستجوی لغت در جدول جو

owocować
محصول دادن، فقط
دیکشنری لهستانی به فارسی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

میوه داری، میهن پرست
دیکشنری لهستانی به فارسی
علّت آوردن، علّیّت، فرصت دادن، فرصت طلب
دیکشنری لهستانی به فارسی
میوه ای
دیکشنری لهستانی به فارسی