معنی otorisasi - جستجوی لغت در جدول جو
otorisasi
مجوّز
ادامه...
مُجَوِّز
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
motorisasi
موتوری شدن، موتورسازی
ادامه...
موتوری شُدَن، مُوتُورسازی
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
notarisasi
تصدیق دفترخانه، اسناد رسمی
ادامه...
تَصدِیق دَفتَرخانِه، اَسناد رَسمی
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
teorisasi
نظریّه سازی، نظریّه پردازی
ادامه...
نَظَرِیِّه سازی، نَظَرِیِّه پَردازی
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
otoritas
قدرت، اقتدار
ادامه...
قُدرَت، اِقتِدار
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
mengotorisasi
مجاز کردن، اجازه دهد
ادامه...
مُجاز کَردَن، اِجازِه دَهَد
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
memotorisasi
موتوری کردن، اجازه دهد
ادامه...
موتوری کَردَن، اِجازِه دَهَد
دیکشنری اندونزیایی به فارسی