معنی oswojony - جستجوی لغت در جدول جو
oswojony
اهلی، اهلی شدن، رام کردن
ادامه...
اَهلی، اَهلی شُدَن، رام کَردَن
دیکشنری لهستانی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
osolony
نمکین شده، نمادین
ادامه...
نَمَکین شُدِه، نَمادین
دیکشنری لهستانی به فارسی