معنی ostrzony - جستجوی لغت در جدول جو
ostrzony
تیز شده، تیز کردن
ادامه...
تیز شُدِه، تیز کَردَن
دیکشنری لهستانی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
ostrożny
احتیاطی، احساس، محتاط، با احتیاط، با دقّت، دقیق، سختگیرانه، مراقب باشید
ادامه...
اِحتیاطی، اِحساس، مُحتاط، با اِحتیاط، با دِقَّت، دَقیق، سَختگیرانِه، مُراقِب باشید
دیکشنری لهستانی به فارسی
oburzony
به طور خشمگین، وحشیانه، خشمگین
ادامه...
بِه طُورِ خَشمگین، وَحشیانِه، خَشمگین
دیکشنری لهستانی به فارسی
opatrzony
بانداژ شده، سپرده گذاری در بانک
ادامه...
بانداژ شُدِه، سِپُردِه گُذاری دَر بانک
دیکشنری لهستانی به فارسی
dobrze naostrzony
خوب تیز شده، به خوبی قرار گرفته است
ادامه...
خوب تیز شُدِه، بِه خوبی قَرار گِرِفتِه اَست
دیکشنری لهستانی به فارسی