معنی oracja - جستجوی لغت در جدول جو
oracja
سخنرانی
ادامه...
سُخَنرانی
دیکشنری لهستانی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
racja
مقدار معیّن، مقیاس
ادامه...
مِقدار مُعَیَّن، مِقیاس
دیکشنری لهستانی به فارسی
gracia
طنز، خنده دار، فیض
ادامه...
طَنز، خَندِه دار، فِیض
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
rotacja
چرخش، در حال چرخش
ادامه...
چَرخِش، دَر حالِ چَرخِش
دیکشنری لهستانی به فارسی
trakcja
کشش، کشاورز
ادامه...
کِشِش، کِشاوَرز
دیکشنری لهستانی به فارسی
frakcja
جناح، تشییع جنازه
ادامه...
جِناح، تَشییع جِنازِه
دیکشنری لهستانی به فارسی
owacje
تشویق، دلگرم کننده
ادامه...
تَشوِیق، دِلگَرم کُنَندِه
دیکشنری لهستانی به فارسی
notacja
یادداشت، ذخیره کنید
ادامه...
یادداشت، ذَخیرِه کُنید
دیکشنری لهستانی به فارسی
operacja
عملیّات، عامل
ادامه...
عَمَلیّات، عامِل
دیکشنری لهستانی به فارسی
stacja
ایستگاه، پارک
ادامه...
ایستگاه، پارک
دیکشنری لهستانی به فارسی
oranje
نارنجی
ادامه...
نَارَنجی
دیکشنری هلندی به فارسی
opcja
گزینه، وسعت
ادامه...
گَزینِه، وُسعَت
دیکشنری لهستانی به فارسی
eksploracja
کشف، کشف کنید
ادامه...
کَشف، کَشف کُنید
دیکشنری لهستانی به فارسی
korporacja
شرکت، مشارکت
ادامه...
شِرکَت، مُشارِکَت
دیکشنری لهستانی به فارسی
perforacja
سوراخ کاری، دوختن
ادامه...
سوراخ کاری، دوختَن
دیکشنری لهستانی به فارسی