opłakiwać اندوهگین بودن، عزاداری، گریه کردن، اندوهگین شدن، غم و اندوه، هق هق ادامه... اَندوهگین بودَن، عَزاداری، گِریِه کَردَن، اَندوهگین شُدَن، غَم و اَندوه، هِق هِق دیکشنری لهستانی به فارسی