جدول جو
جدول جو

معنی operasional - جستجوی لغت در جدول جو

operasional
عملیّاتی
دیکشنری اندونزیایی به فارسی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

عملیّاتی
دیکشنری پرتغالی به فارسی
عملیّاتی
دیکشنری آلمانی به فارسی
عملیّاتی
دیکشنری ترکی استانبولی به فارسی
عملیّاتی
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تصویری از Operational
تصویر Operational
مقدمه مفهومی
وضعیت عملیاتی به شرایطی اطلاق می شود که یک سیستم، سرویس یا مؤلفه فناوری اطلاعات به طور کامل فعال بوده و قادر به انجام وظایف محوله باشد. این مفهوم در تضاد با وضعیت های توسعه، آزمایش یا تعمیر و نگهداری قرار دارد.
کاربردها در فناوری اطلاعات
1. مانیتورینگ وضعیت سیستم ها
2. مدیریت سرویس های فناوری اطلاعات
3. ارزیابی آمادگی سامانه ها
4. برنامه ریزی ظرفیت و منابع
مثال های کاربردی
1. سرورهای عملیاتی در مرکز داده
2. سیستم های بانکی در حال سرویس دهی
3. شبکه های ارتباطی فعال
نقش در توسعه سیستم ها
حفظ وضعیت عملیاتی سیستم ها و سرویس ها از اهداف اصلی هر سازمان فناوری اطلاعات است و مستقیماً بر رضایت کاربران تأثیر می گذارد.
تاریخچه و تکامل
مفهوم وضعیت عملیاتی با ظهور سیستم های حیاتی در صنعت و تجارت در دهه 1970 اهمیت یافت و امروزه به یکی از شاخص های کلیدی عملکرد تبدیل شده است.
تفاوت با مفاهیم مشابه
عملیاتی با فعال متفاوت است - سیستم فعال ممکن است روشن باشد، اما سیستم عملیاتی قادر به انجام تمام وظایف طراحی شده است.
پیاده سازی فنی
1. سیستم های مانیتورینگ و مدیریت رویداد
2. ابزارهای اندازه گیری uptime
3. مکانیزم های failover و بازیابی
چالش های رایج
1. حفظ زمان کارکرد بالا (High Availability)
2. مدیریت خرابی ها و بازیابی سریع
3. برقراری تعادل بین به روزرسانی ها و زمان کارکرد
راهکارهای پیشنهادی
1. پیاده سازی سیستم های تحمل خطا
2. استفاده از معماری های افزونه
3. برنامه ریزی نگهداری پیشگیرانه
نتیجه گیری
دستیابی و حفظ وضعیت عملیاتی بهینه، نیازمند ترکیبی از طراحی مناسب، نظارت مستمر و فرآیندهای مدیریتی کارآمد است.
فرهنگ اصطلاحات فناوری اطلاعات IT
به طور عملیّاتی، به صورت عملیّاتی
دیکشنری اندونزیایی به فارسی