معنی oneroso - جستجوی لغت در جدول جو
oneroso
سنگین، طاقت فرسا
ادامه...
سَنگین، طاقَت فَرسا
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
oneroso
سنگین، طاقت فرسا
ادامه...
سَنگین، طاقَت فَرسا
دیکشنری پرتغالی به فارسی
oneroso
سنگین، طاقت فرسا
ادامه...
سَنگین، طاقَت فَرسا
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
operowo
اپرایانه، اپرا
ادامه...
اُپِرایانِه، اُپِرا
دیکشنری لهستانی به فارسی
ceroso
مومی
ادامه...
مومی
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
oleoso
چرب، روغنی
ادامه...
چَرب، رُوغَنی
دیکشنری پرتغالی به فارسی
ceroso
مومی
ادامه...
مومی
دیکشنری پرتغالی به فارسی
odoroso
بو دار، خوشبو
ادامه...
بو دار، خُوشبو
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
doveroso
وظیفه شناس
ادامه...
وَظیفِه شِناس
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
odoroso
بو دار، خوشبو
ادامه...
بو دار، خُوشبو
دیکشنری پرتغالی به فارسی
nervoso
آشفته، عصبی، نگران، بی قرار، ناپایدار، تکان دهنده، بی اعتماد
ادامه...
آشُفتِه، عَصَبی، نِگَران، بی قَرار، ناپایدار، تِکان دَهَندِه، بی اِعتِماد
دیکشنری پرتغالی به فارسی
generoso
بخیل، سخاوتمندانه، اهداکننده، با سخاوت
ادامه...
بَخِیل، سَخاوَتمَندانِه، اِهداکُنَندِه، با سَخاوَت
دیکشنری پرتغالی به فارسی
honroso
معتبر، محترم
ادامه...
مُعتَبَر، مُحتَرَم
دیکشنری پرتغالی به فارسی
ponderoso
سنگین
ادامه...
سَنگین
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
generoso
اهداکننده، سخاوتمندانه، بخیل، با سخاوت
ادامه...
اِهداکُنَندِه، سَخاوَتمَندانِه، بَخِیل، با سَخاوَت
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
ponderoso
سنگین
ادامه...
سَنگین
دیکشنری پرتغالی به فارسی
poderoso
قوی، قدرتمند
ادامه...
قَوی، قُدرَتمَند
دیکشنری پرتغالی به فارسی
nervoso
آشفته، عصبی، بی اعتماد، بی تاب، بی قرار، تکان دهنده، نگران، ناپایدار
ادامه...
آشُفتِه، عَصَبی، بی اِعتِماد، بی تاب، بی قَرار، تِکان دَهَندِه، نِگَران، ناپایدار
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
poderoso
قوی، قدرتمند
ادامه...
قَوی، قُدرَتمَند
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
ponderoso
سنگین، قدرتمند
ادامه...
سَنگین، قُدرَتمَند
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
generoso
اهداکننده، سخاوتمندانه، بخیل، با سخاوت
ادامه...
اِهداکُنَندِه، سَخاوَتمَندانِه، بَخِیل، با سَخاوَت
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
oloroso
بو دار، خوشبو
ادامه...
بو دار، خُوشبو
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
oleoso
چرب، روغنی
ادامه...
چَرب، رُوغَنی
دیکشنری ایتالیایی به فارسی