معنی odliczenie - جستجوی لغت در جدول جو
odliczenie
کسر، کسر کردن
ادامه...
کَسر، کَسر کَردَن
دیکشنری لهستانی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
odroczenie
تعویق، به تعویق انداختن، تأخیر، تأخیر، دیر
ادامه...
تَعویق، بِه تَعویق اَنداختَن، تَأخیر، تَأخیر، دیر
دیکشنری لهستانی به فارسی
odłączenie
جدایی، تجزیه، قطع ارتباط
ادامه...
جُدایی، تَجزِیَه، قَطع اِرتِباط
دیکشنری لهستانی به فارسی
obliczenia
محاسبات، مهارت های شمارش، محاسبه، محاسبه شده است
ادامه...
مُحاسِبات، مَهارَت های شُمارِش، مُحاسِبِه، مُحاسِبِه شُدِه اَست
دیکشنری لهستانی به فارسی