معنی odkręcać - جستجوی لغت در جدول جو
odkręcać
آچار کشیدن، آخرین
ادامه...
آچار کِشیدَن، آخَرین
دیکشنری لهستانی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
odwracać
معکوس کردن، از کار افتاده است، برعکس کردن، برف می بارد
ادامه...
مَعکوس کَردَن، اَز کار اُفتادِه اَست، بَرعَکس کَردَن، بَرف مِی بارَد
دیکشنری لهستانی به فارسی
odkrywać
فاش کردن، فاشیست، کشف کردن، کشف نشده
ادامه...
فاش کَردَن، فاشیست، کَشف کَردَن، کَشف نَشُدِه
دیکشنری لهستانی به فارسی
wykręcać
چلانیدن، چنین
ادامه...
چِلانیدَن، چِنین
دیکشنری لهستانی به فارسی
wkręcać
پیچاندن، پیچ و تاب
ادامه...
پیچاندَن، پیچ و تاب
دیکشنری لهستانی به فارسی
skręcać
چرخیدن، چرخش، جا به جا کردن، حرکت کنید، چرخاندن، دوچرخه سواری، پیچاندن، سرگردان
ادامه...
چَرخیدَن، چَرخِش، جا بِه جا کَردَن، حَرَکَت کُنید، چَرخاندَن، دُوچَرخِه سَواری، پیچاندَن، سَرگَردان
دیکشنری لهستانی به فارسی