معنی odiare - جستجوی لغت در جدول جو
odiare
نفرت داشتن، نفرت
ادامه...
نَفرَت داشتَن، نَفرَت
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
lodare
تحسین کردن، ستایش، ستایش کردن، مدح کردن
ادامه...
تَحسِین کَردَن، سِتایِش، سِتایِش کَردَن، مَدح کَردَن
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
dire
گفتن، بگو
ادامه...
گُفتَن، بِگو
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
dare
دادن
ادامه...
دادَن
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
dire
گفتن، بگو
ادامه...
گُفتَن، بِگو
دیکشنری فرانسوی به فارسی
odore
بو
ادامه...
بو
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
osare
جرأت داشتن، جرأت
ادامه...
جُرأت داشتَن، جُرأت
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
adiar
تعطیل کردن، به تعویق انداختن، تعویق انداختن
ادامه...
تَعطیل کَردَن، بِه تَعویق اَنداختَن، تَعویق اَنداختَن
دیکشنری پرتغالی به فارسی
odiato
نفرت انگیز، منفور
ادامه...
نِفرَت اَنگیز، مَنفور
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
optare
انتخاب کردن
ادامه...
اِنتِخاب کَردَن
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
mediare
واسطه گری کردن، واسطه
ادامه...
واسِطِه گَری کَردَن، واسِطِه
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
ordinare
ترتیب دادن، مرتّب کردن، فرمان دادن
ادامه...
تَرتِیب دادَن، مُرَتَّب کَردَن، فَرمان دادَن
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
orlare
حاشیه دوزی کردن، سجاف
ادامه...
حاشیُه دوزی کَردَن، سِجاف
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
donare
اهدا کردن، اهدا کنند
ادامه...
اِهدا کَردَن، اِهدا کُنَند
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
odiar
نفرت داشتن، نفرت
ادامه...
نَفرَت داشتَن، نَفرَت
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
dorare
طلا کردن، قهوه ای
ادامه...
طَلا کَردَن، قَهوِه ای
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
dotare
اهدا کردن، تجهیز کردن
ادامه...
اِهدا کَردَن، تَجهیز کَردَن
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
odiado
نفرت انگیز، منفور
ادامه...
نِفرَت اَنگیز، مَنفور
دیکشنری پرتغالی به فارسی
ofiara
فداکاری، اختصاص دهد
ادامه...
فَداکاری، اِختِصاص دَهَد
دیکشنری لهستانی به فارسی
ideare
اختراع کردن، تدبیر
ادامه...
اِختِراع کَردَن، تَدبِیر
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
coniare
سکّه ضرب کردن، نعناع
ادامه...
سِکِّه ضَرب کَردَن، نَعناع
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
copiare
کپی کردن، کپی کنید
ادامه...
کُپی کَردَن، کُپی کُنید
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
spiare
جاسوسی کردن، جاسوسی
ادامه...
جاسوسی کَردَن، جاسوسی
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
sciare
اسکی کردن، اسکی
ادامه...
اِسکی کَردَن، اِسکی
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
odiado
نفرت انگیز، منفور
ادامه...
نِفرَت اَنگیز، مَنفور
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
odiar
نفرت داشتن، نفرت
ادامه...
نَفرَت داشتَن، نَفرَت
دیکشنری پرتغالی به فارسی
parodiare
تقلید طنز کردن، تقلید
ادامه...
تَقلِید طَنز کَردَن، تَقلِید
دیکشنری ایتالیایی به فارسی