معنی ocehan - جستجوی لغت در جدول جو
ocehan
ور ور کردن، غرغر کردن
ادامه...
وِر وِر کَردَن، غُرغُر کَردَن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
oceaan
اقیانوسی، اقیانوس
ادامه...
اُقیانوسی، اُقیانوس
دیکشنری هلندی به فارسی
ocena
ارزیابی، برای ارزیابی، سرکوب، سرکوب کردن، نرخ
ادامه...
اَرزیابی، بَرایِ اَرزیابی، سَرکوب، سَرکوب کَردَن، نِرخ
دیکشنری لهستانی به فارسی