معنی occupare - جستجوی لغت در جدول جو
occupare
اشغال کردن، را اشغال کند
ادامه...
اِشغال کَردَن، را اِشغال کُنَد
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
occupant
ساکن
ادامه...
ساکِن
دیکشنری فرانسوی به فارسی
accusare
اتّهام کردن، متّهم کردن، استیضاح کردن
ادامه...
اِتِّهام کَردَن، مُتَّهَم کَردَن، اِستیضاح کَردَن
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
oscurare
تاریک کردن، مبهم، سایه افکندن، مبهم کردن
ادامه...
تاریک کَردَن، مُبهَم، سایِه اَفکَندَن، مُبهَم کَردَن
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
occupato
به طور پرمشغله، مشغول
ادامه...
بِه طُورِ پُرمَشغَلِه، مَشغول
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
occupante
ساکن
ادامه...
ساکِن
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
occuper
اشغال کردن، را اشغال کند
ادامه...
اِشغال کَردَن، را اِشغال کُنَد
دیکشنری فرانسوی به فارسی
ocupar
اشغال کردن، را اشغال کند
ادامه...
اِشغال کَردَن، را اِشغال کُنَد
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
ocupar
اشغال کردن، را اشغال کند
ادامه...
اِشغال کَردَن، را اِشغال کُنَد
دیکشنری پرتغالی به فارسی
preoccupare
مشغول کردن، نگرانی، نگران بودن
ادامه...
مَشغول کَردَن، نِگَرانی، نِگَران بودَن
دیکشنری ایتالیایی به فارسی