معنی obszernie - جستجوی لغت در جدول جو
obszernie
پرحجم، پرحرف
ادامه...
پُرحَجم، پُرحَرف
دیکشنری لهستانی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
obszerne
به طور وسیع، جادار
ادامه...
بِه طُورِ وَسیع، جادار
دیکشنری لهستانی به فارسی
obszerny
حجیم، انبوه بودن
ادامه...
حَجیم، اَنبوه بودَن
دیکشنری لهستانی به فارسی