معنی obstawiać - جستجوی لغت در جدول جو
obstawiać
شرط بندی کردن، وضعیت
ادامه...
شَرط بَندی کَردَن، وَضعِیَت
دیکشنری لهستانی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
zestawiać
کنار هم قرار دادن، فاصله
ادامه...
کِنارِ هَم قَرار دادَن، فاصِلِه
دیکشنری لهستانی به فارسی
wystawiać
نمایش دادن، غرفه دار
ادامه...
نَمایِش دادَن، غُرفِه دار
دیکشنری لهستانی به فارسی
ustawiać
رد شدن، از بین رفته است، تنظیم کردن، کوک کردن
ادامه...
رَد شُدَن، اَز بِین رَفتِه اَست، تَنظِیم کَردَن، کوک کَردَن
دیکشنری لهستانی به فارسی
wstawiać
درج کردن، درخوٰاست تجدید نظر
ادامه...
دَرج کَردَن، دَرخوٰاستِ تَجدیدِ نَظَر
دیکشنری لهستانی به فارسی