معنی obserwatorium - جستجوی لغت در جدول جو
obserwatorium
رصدخانه، شبانی
ادامه...
رَصَدخانِه، شَبانی
دیکشنری لهستانی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
observatorium
رصدخانه
ادامه...
رَصَدخانِه
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
observatorium
رصدخانه
ادامه...
رَصَدخانِه
دیکشنری هلندی به فارسی
konserwatorium
مدرسه موسیقی، محکوم کردن
ادامه...
مَدرسِه موسیقی، مَحکوم کَردَن
دیکشنری لهستانی به فارسی
Observatorium
رصدخانه
ادامه...
رَصَدخانِه
دیکشنری آلمانی به فارسی