معنی oblegać - جستجوی لغت در جدول جو
oblegać
محاصره کردن، عامل محافظ
ادامه...
مُحاصِرِه کَردَن، عامِل مُحافِظ
دیکشنری لهستانی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
obligar
مجبور کردن، زور، وادار کردن
ادامه...
مَجبور کَردَن، زور، وادار کَردَن
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
nalegać
اصرار کردن، اصرار کنید، زیاد اصرار کردن، بیش از حد، فشار آوردن، را فشار دهید
ادامه...
اِصرار کَردَن، اِصرار کُنید، زیاد اِصرار کَردَن، بیش اَز حَد، فِشار آوَردَن، را فِشار دَهید
دیکشنری لهستانی به فارسی
odbiegać
واگرا شدن، اختصاص دهد، انحراف داشتن، منعکس کنند
ادامه...
واگَرا شُدَن، اِختِصاص دَهَد، اِنحِراف داشتَن، مُنعَکِس کُنَند
دیکشنری لهستانی به فارسی
obierać
پوسته کندن، پوست کندن، فوم را جمع کنید
ادامه...
پوستِه کَندَن، پوست کَندَن، فُوم را جَمع کُنید
دیکشنری لهستانی به فارسی
obiecać
تعهّد کردن، تعهّد مجدّد
ادامه...
تَعَهُّد کَردَن، تَعَهُّد مُجَدَّد
دیکشنری لهستانی به فارسی
biegać
دویدن، اجرا کنید
ادامه...
دَویدَن، اِجرا کُنید
دیکشنری لهستانی به فارسی