جدول جو
جدول جو

معنی obierać - جستجوی لغت در جدول جو

obierać
پوسته کندن، پوست کندن، فوم را جمع کنید
دیکشنری لهستانی به فارسی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

واگرا شدن، اختصاص دهد، انحراف داشتن، منعکس کنند
دیکشنری لهستانی به فارسی
دویدن، اجرا کنید
دیکشنری لهستانی به فارسی
انتخاب کردن، برای انتخاب، رأی دهنده
دیکشنری لهستانی به فارسی
حمایت کردن، پشتیبانی می کند، تأیید کردن، تأیید کنید
دیکشنری لهستانی به فارسی
سر به سینه زدن، اشاره کرد، مالش دادن، مالک
دیکشنری لهستانی به فارسی
بر تست کردن، برعکس
دیکشنری لهستانی به فارسی
پر پرواز کردن، نادر بودن
دیکشنری لهستانی به فارسی
محاصره کردن، عامل محافظ
دیکشنری لهستانی به فارسی
دفع کردن، دفن
دیکشنری لهستانی به فارسی
پوشیدن
دیکشنری لهستانی به فارسی
باز کردن، لغو
دیکشنری لهستانی به فارسی
گرفتن
دیکشنری لهستانی به فارسی
مردن، مرده
دیکشنری لهستانی به فارسی
برهنه کردن، خیلی
دیکشنری لهستانی به فارسی
جمع کردن، جمع آوری کنید، جمع آوری کردن، غارت کردن، قابض
دیکشنری لهستانی به فارسی
پایه گذاری کردن، پایان
دیکشنری لهستانی به فارسی
تعهّد کردن، تعهّد مجدّد
دیکشنری لهستانی به فارسی
پوست کندن، بی خیال
دیکشنری لهستانی به فارسی